نوشته اصلی توسط
s@r@ 1384
سلام دوستان . خوبید؟
عید همتونم مبارک .
بچه ها مامانم و بابام چن روزیه اخلاقشون عوض شده. همش میگن با دوستات نرو. اخه من تنها جایی ک با دوستام میرم پارکیه ک فقد مخصوصو خانوماس. همش گیر میدن میگن نرو .من تنها دوسین رو هم دارم اونا میشناسن ی دختر محجبه و با ایمانه . خیلیم عاقله ولی هر دفه خواستم برم گیر دادن ک برااای چییی میخایین برین . ازین دوستیها هیچکی به جایی نرسیده و زشته هر هفته پاشی با رفیقات بری خیابون و.... اخه من تنها سرگرمیم دوستامم . تلگرامم ک قربونشون برم گفتن از ساعت 10 شب به بعد نباید آنلاین بشی . در صورتیکه دوستام همشون از اون ساعت به بعد آن میشن. توی گروه دوستانه ی مدرسمونم نمیزارن عضو بشم ک میگن چ.ن وقتتو میگیره. اخه من چیکاااار کنم. همینک ی مسافرت میبرن میگن دیگه تفریح یک ماهت همین بود دیگه انتظار نداشته باش هر هفته ببریمت بیرون .
از طرفی هم گیر دادنشون روی درسام اعصابمو خورد کرده . اخه من هنو میرم نهم از الان گیییر دادن میگن هشتم رو بشین مرور کن. من توی مدرسه نمونه درس میخونم و چون حافظم قویه هنو خط به خط کتابهامو حفظم . مامانم جلو هر کی از خاله هام میرسه سفره دلش وا میکنه و میگه این هیچی نمیخونه و اخرش به هیچ جا نمیرسه و ....
خاله هامم میان نصیحتم میکنن میگن بشین بخون.
چن روز پیش ک نتایج کنکور اومد مامانم رتبه های برتر رو ک دید گف نگا همشون روزی 13 ساعت درس میخونن تو انگار ن انگار ک آزمون تیزهوشان داری سال دیگه. چن تا کنکوری دور و برمون رو اینقد گف نگا چقد خوبن فلانن . مثلا میخاس بهم امید بده و کاری کنه سعی و تلاشم بیشتر شه ولی خب اخه اینجوری درسته؟؟؟
وقتی مامانم صحبت میکنه درباره ی درسام اصن گریم میگیره دیگه. وقتی میبینه ناراحت میشم عصبانی میشه و زمان و زمین رو بهم میدوزه .
بگین من چیکاااااار کنممممم؟؟؟